معرفی من

 

  • من در سال ۱۳۹٠ کتاب داستانی به نام به خاطر خواهرم با نشر شاملو چاپ کردم.
  • من مدرک لیسانسم را در رشته بهداشت عمومی گرفتم
  • من به این نتیجه رسیده‌ام که با یادداشت نویسی روزانه و انتشار آن در کانال و سایت، از جملات بهتری برای بیان منظورم استفاده کنم.
  • من تیرماه سال ۱۴٠۱ با مدرسه نویسندگی آشنا شدم تا به امروز دوره‌هایش را دنبال می‌کنم.
  • من مهربانی را یکی از مهم ترین اصول زندگی‌ام قرار دادم.
  • من خوشحالم که در راستای نوشتن تلاش می‌کنم.
  • من سعی کردم در زندگی دروغ نگویم.
  • من ترس از ارتفاع دارم و از هیچ کوهی تا به حال بالا نرفته‌ام.
  • من هنوز خیلی از کتاب‌های برتر جهان را نخواندم.
  • من نوشتن و کتاب خواندن و فیلم دیدن را به عنوان سرگرمی شروع کردم، اما الان یکی از مسائل مهم زندگی‌ام هستند.
  • من با نوشتن هر روزه، متوجه جزئیات بیشتری در محیط اطرافم می‌شوم.
  • من آدم بسیار تاثیرپذیری هستم و می‌خواهم تاثیرگذار باشم.
  • من معتقدم که نوشتن یا دنبال‌ کردن هر مسیر هنری پایانی ندارد.
  • من با نوشتن تلاش می‌کنم از دل روزهای تکراری چیز جدیدی کشف کنم.
  • من هر روز تلاش می‌کنم، آدم بهتری باشم.
  • من سعی می‌کنم از هر آدمی که با آن مواجهه می‌شوم، چیزی بیاموزم.
  • من نمی‌توانم جلوی استرس خود را برای انجام دادن کارها بگیرم.
  • من دوستی را ارزشمند ترین هدیه زندگی می‌دانم.
  • من در شهرستان خواف در استان خراسان رضوی به دنیا آمده‌ام و تا همین امروز در آن سکونت دارم.
  • من برای پول درآوردن تنها در حد رفع نیازهایم وقت می‌گذارم.
  • من امسال چالش معلم نگارش بودن را قبول کرده‌ام.
  • من احساس می‌کنم زیاد در زندگی خودم را گم می کنم.
  • من یک آدم معمولی‌ام که می‌خواهد برای دوام آوردنش تشویق شود.
  • من به نقاشی و ساز علاوه بر نوشتن علاقه دارم، گاهی هم دلم هوای آشپزی می‌کند.
  • من کارهایم را تا دقیقه نود به تاخیر می‌اندازم.
  • من به زمان تعیین شده در قرار ملاقات‌هایم پایبند هستم.
  • من تپل هستم و از تلاش برای لاغرشدن خسته شدم.
  • من پیاده‌روی روزانه را شروع کردم و هر بار بعد پیاده‌روی احساس انرژی بیشتری می‌کنم.
  • من سریع می‌توان با آدم‌های اطرافم ارتباط برقرار کنم.
  • من از طرز صحبت دیگران زود می‌رنجم.
  • من فکر می‌کنم در هر موقعیتی که باشم باز هم از زندگی‌ام راضی نیستم.
  • من هنوز نیاز دارم در حرف‌زدنم از جمله‌بندی‌های بهتری استفاده کنم
  • من از جر و بحث کردن بیزارم.
  • من از خودم توقع زیادی دارم و این باعث غرزدن به خودم می‌شود.
  • من سعی می‌کنم از کسی انتظار نداشته باشم.
  • من از محبت کردن به دیگران لذت می‌برم.
  • من زیاد اهل مسافرت رفتن نیستم.
  • من از عواقب انجام هر کاری زیاد می‌ترسم.
  • من هنوز عشق را تجربه نکردم.
  • من عاشق رنگ زردم اما لباس زردی ندارم چون به من نمی‌آید.
  • من دوست دارم به صدای دریا با چشم‌های بسته گوش بدهم یا به صدای برخورد قطرات باران به پنجره اتاقم.
  • من زیاد به شکلات و لواشک علاقه ندارم.
  • من از دست زدن به حیوانات پرهیز می‌کنم.
  • من تشکرم از بودن دیگران در زندگی‌ام ابراز می‌کنم، این دیگران شامل خانواده‌ام نیست.
  • من در پیدا کردن موقعیت جغرافیایی به شدت ضعیفم و نمی‌توانم به راحتی مسیرم را پیدا کنم.
  • من از مردن می‌ترسم.
  • من سعی می‌کنم دلیل بودنم را در این جهان پیدا کنم.
  • من هنوز نمی‌توانم راحت آدم‌ها را ببخشم.
  • من به هیچ درست و غلطی معتقد نیستم.
  • من برایم ارزش‌های انسانی از همه‌چیز مهم‌تر است.
  • من به هر گونه اعتقاد و نظری احترام می‌گذارم.
  • من تلاش می‌کنم به زندگی لبخند بزنم.
  • من همیشه در حال مراعات حال دیگران هستم.
  • من برایم خیلی مهم است که کسی از دستم ناراحت نشود.
  • من هر چه بزرگ‌تر می‌شوم، سوال‌هایم بیشتر می‌شود.