آدم ساکت حرفی برای گفتن نداشت، برای همین دیگران
گل کندن گل را کندیم تا نشان دهیم، کسی
تیر رها شده پادشاه یونانی تیر را رها کرده
۱ باید مدتی میگذشت تا دوباره میدیدمت. این همه
۱ ساعتی که به مچش بسته بود، به او
۱ تمام عکسهایش را پاره کرده بود. برای مراسم
۱ _مامان من میشی؟ آنقدر سوالش را جدی پرسیده
ذرهبین عینکش با یک ذرهبین مو نمیزد. عمری زیر
تنگ ماهی با پای پیاده از کویر گذشت و
پشت سر کوه نیمی از عمرش را صرف این