تلفن

تلفن زده بود به تل که فن بیان یاد بگیرد.

تلفن گوشش زنگ می زد.

تلفن سیمش را اتو مو کشید تا صاف شود.

تلفن با سیم فر دارش ناز می کرد.

تلفن بی سیم مانده بود.

تلفن بی سیم دنبال تلفن مادر گشت.

تلفن با مخابرات بهم زد.

تلفن شماره صفرش قفل شده بود.

تلفن تماس را یک طرفه اعلام کرد.

تلفن با کلاغ تلپاتی داشت.

تلفن زیر پایی برای گوشی موبایل گرفت.

تلفن همیشه سیمش جلوی موبایل دراز بود و کوتاه نمی شد.

تلفن شب ها دیر می خوابید.

تلفن بد خواب می شد با زنگ زدن هایش.

تلفن آسایش نداشت.

تلفن صدایش گرفته بود و نتوانست پشت خط حرفی بزند.

پریز تلفن همیشه داخل دوشاخه لق می زد.

تلفن نون تافتون می خورد.

تلفن تلی به سر زده بود تا سیم فرش داخل چشمش نرود‌.

تلفن حسرت یک عکس سلفی داشت.

تلفن حرف هایش را گوش می کرد و چیزی نمی گفت.

تلفن نمی توانست مشترک مورد نظر را پیدا کند.

تلفن فاصله لب تا گوش را طی می کرد.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *