آرامش را چون تفاله ای دور ریختم.
آرامش در خواب یک نوزاد بود.
آرامش در خواب یکدیوانه بود.
آرامش چون کاغذ مچاله ای بود که صاف میشد.
آرامش النگو هایش جیرینگ جیرینگ صدا میداد.
آرامش را دسته کلید به شاه دزد میداد.
آرامش گور خودش را با کارش کند.
آرامش سفری طولانی رفته است و حالا حالاها برنمیگردد.
آرامش هر صبح ناشتا آزمایش خون میداد.
آرامش در خانه با بوی برنج تازه دم میپیچید.
آرامش ندارند عقربه های ساعت.
آرامش جوک همیشگی دلقک بود.
آرامش را در لیوان لب پر می توان دید که از شکستن نمیترسد.
برگ چه زمانی به آرامش میرسد؟
ابر چه زمانی به آرامش میرسد؟
صخره چه زمانی به آرامش میرسد؟
وقتی موج به صخره می زند، آرامش می کند؟
سکسکه آرامش دارد؟
بغل گرفتن پتو موقع خواب آرامش دارد.
آرامش یعنی نوشتن جمله سریع و بدون فکر.
آرامش از پا زدن دوچرخه ای که زنجیرش افتاده می بارد.
آرامش چون زردآلویی باعث دلدرد میشود.
آرامش را با یک گالن بنزین آتش زدم اما نسوخت.
آرامش را بوسیدم و با او بهم زدم.
آرامش به جانش شپش افتاده است.
آرامش را دختر کلاس اول دبستان با لبخند بدون دندان جلویی اش به من نشان داد.
آرامش یک سال است که پیچ گوشتی ما را قرض گرفته است.
آرامش بخت برگشته نتوانست از در رد شود.
آرامش در دهان مورچهای گیر کرده است.
آرامش از روی خودش رو نویسی می کند تا آرام بماند.
آرامش صبح نزده از خانه بیرون می زد.
آرامش بعد از خوابیدن همه به خانه می آمد.
آرامش خانه اش را بر آب ساخت.
آرامش گیر آدم نفهمی افتاده بود.
آرامش وسواس سلام چطوری گرفته است.
آرامش با خوبم دست به سر می شود.
آرامش سکه ی یک پول شد.
آرامش چشم هایش ضعیف بود.
آرامش قرص اکستازی خورده بود و عین خیالش نبود.
آرامش با کیبورد خرابش تایپ کرد.
آخرین دیدگاهها