با خودم کلنجار میروم.
همیشه به ما یاد دادند چطور رفتار کنیم و حرف بزنیم.
در نهایت برچسب تایید بخوریم.
گاهی خودمان را سرزنش کردیم.
با اینگونه رفتار کردن چه تصویری ساختم.
این رفتار من متفاوت با نظر جامعه بود.
من باید همانی باشم که دیگران فکر میکنند.
من و استانداردهایی که تعریف میشوند.
احساس یک وسیلهای به من دست میدهد که دسته بندی میشود، پست میشود و ارسال میشود.
شاید به هیچ کجا.
شاید هیچ بسته ارسالی به دستتان نرسد.
احساس یک وسیلهای به من دست میدهد که دسته بندی میشود، پست میشود و ارسال میشود.
شاید به هیچ کجا.
شاید هیچ بسته ارسالی به دستتان نرسد.
راستش اینروزها منتظر یک بسته ارسالی هستم که به دستم نرسیدهاست.
بسته پست پیشتاز بود اما فکر میکنم اگر پیاده میرفتم الان تحویل گرفته بودم.
خلاصه این منم.
این منم که دست تکان میدهم.
من معنیاش ما نیست.
معنیاش همان من است که شامل، تنها من میشود.
《هیچکس شبیه شما نیست زمانی که موضوع را درک کنید آیندهٔ شما تغییر میکند.》
-پیتر ووگد
آخرین دیدگاهها