چتر

چتر

خواب می‌دید
خواب بارانی که بند نمی‌آمد
و او از بی چتری
خیس می‌شد
لباسش آب می‌رفت
عریان می‌ماند
و دیگر روحش
به بدنش باز نمی‌گشت.

چتر

مگر چتر راهی جز
زیر باران رفتن دارد؟
بیا یک کاری کنیم
در آسمان آفتابی
زیر چتر برویم
مثل عینک آفتابی.

چتر

چتر را بگیر
پرتش کن
زیر آسمانی
که بارانی نباشد
آسمان تمام نمی‌شود
تو حیرانی
با چتری که
زیر آسمان
گم شده‌است.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *