نامه‌ای به تمام دروغ‌های زندگی‌ام

۱. یادداشت‌هایم تازگی‌ها شل و وارفته شده‌اند، مثل کوکوی سیب‌زمینی امشب، اما من با به‌‌به و چه‌چه به نوشتنش ادامه می‌دهم.
۲. دوست‌ دارم زیاد نامه بنویسم اما اگر در دوره‌ا‌ش شرکت نمی‌کردم، چیزی نمی‌نوشتم.
۳. آزمون استخدامی هم شرکت کردم اما هنوز شهامت جدی گرفتنش را ندارم.
۴. باز هم کتاب‌هایی خریدم و معلوم نیست کی بخوانم‌شان.
۵. از اینکه اینقدر به نوشتن در دوره‌ها وابسته‌ام احساس ناامیدی می‌کنم.
۶. از اینکه بخندم و بگویم مشکلی نیست خسته شدم.
۷. کسی نمی‌تواند بیشتر از خودم درکم کند،
البته خودم هم درک درستی از خودم ندارم.
۸. هنوز نتوانستم موقع لباس خریدن به این که چاق‌ترم نشان می‌دهد یا لاغرتر فکر نکنم.
۹. اهمیت دادن به هر چیز کوچکی اذیتم می‌کنم، برای همین تصمیم گرفتم توجه‌ام را نسبت به اطرافم کم کنم.
۱٠. دوست داشتنم کار سختی شده است که خودم هم از عهده‌اش بر نمی‌آیم.
۱۱. گول‌ زدن خودم برای انجام ندادن کار درست تنها کاری‌ست که خوب بلدم انجامش دهم.

پ. ن: این‌بار با نوشتن این نامه سعی کردم بار دیگر کار درستی انجام دهم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *