«چرا برای تو رقابت در بازی اصلن اهمیت نداره؟ تمایل به برنده شدن. تو عمدن به استفانو باختی.»
«نه. من بازی رو باختم چون بد بازی کردم.»
«نه. نه. تو فقط محض تفریح بازی میکنی. اینطوری. بازی نمیکنی که ببری. منظورم اینه که غرض از بازی برنده شدنه، موافق نیستی؟»
«نه.»
«چرا نه؟»
فیلم یک خانواده را روایت میکند اما تمرکزش روی رابطه پدر و پسری است.
پدری که روانشناس است، میخواهد نشان دهد رابطه خوبی با تمام اعضای خانواده دارد. با آنها مشغول شوخی و خنده دیده میشود.
پسری که متهم به سرقت از مدرسه میشود. پدر نمیتواند مستقیم از او چیزی بپرسد، بلکه مادر پسر را واسطه میکند تا با او حرف بزند.
یک بار وارد اتاق پسر میشود اما به خود اجازه گشتن اتاق را نمیدهد.
در جلسه خانواده دانشآموزهای متهم و شاهد، پسرش منکر دزدی میشود و پدر حرفی نمیزند.
او نمیتواند مطمئن باشد پسرش دزد نیست.
به امید رابطه صمیمی با پسرش یک روز را به پیادهروی میگذراند اما در نهایت پسر به مادرش حقیقت را میگوید.
یک ماجرا در مدرسه که ساده به نظر میرسد، لایههای پنهانی رابطه را به ما نشان میدهد.
ما شاهد تسلط روانشناس در هدایت مسیر صحبت با بیماران هستیم.
اما درست یک انتخاب بین پیادهروی با پسرش و ملاقات بیماری که احساس نیاز فوری پیدا کرده است، همه چیز را عوض میکند.
آرزوی فرد برگشتن به گذشته است.
دیگر هیچ تسلطی روی ابراز احساسات خود در برابر بیمارانش ندارد.
پیدا شدن یک رابطه از گذشته پسرش و دختری در اردو، او را متوجه بیخبریاش نسبت به خانوادهاش میکند.
این لایه ظاهری صمیمیت زیر سوال میرود و مرد را مجبور به قبول کردن واقعیت میکند.
«این زیر سیگاری رو نگاه کن. از بین رفته اما ما بازم ازش استفاده میکنیم. قوری مورد علاقهمون. زدیم شکونیدمش. بعد بهش چسب زدیم. خوبم چسب زدیم. اصلن معلوم نیست. معلوم نیست شکسته بوده. اما خودمون که میدونیم شکسته بوده.»
اطلاعات فیلم:
اتاق پسر به کارگردانی نانی مورتی محصول ۲٠٠۱ ایتالیاست.
این فیلم برنده جایزه نخل طلایی جشواره فیلم کن ۲٠٠۱ شد.
آخرین دیدگاهها