دنیای رنگی جدید

ما در یک دنیای رنگی زندگی می کنیم.
آن قدر رنگ ها به خورد طبیعت رفته اند که تا می گوییم سبز بلافاصله می شود برگ. تا می گوییم آبی، آسمان در ذهنمان نقش می بندد.
اگر زندگی سیاه و سفید بود مثل فیلم های کلاسیک، چه می شد؟
زندگی الان مان با این همه رنگ چه فرقی با سیاه و سفید بودنش دارد؟
می خواهم شده برای چند لحظه چشمانم را ببندم و جور دیگری ببینم.
بلکه تعریف ها در ذهنم عوض شوند.
تهش شاید آسمان برایم بنفش شد و درختان آبی.
شاید باعث شد با شوق بیشتری به دنیا نگاه کنم و انقدر همه چیز معمولی و تکراری نیاید. مثل مسافری که اولین بار از مریخ به زمین سفر کرده است.
اجازه دهم، رنگ ها برایم دوست داشتنی تر شوند. همه چیز دوباره برایم آفریده شوند. هر بار رنگی و دیدن تازه ای.
مگر غیر این است که اگر انسان به دنبال چیز های جدید نبود انقدر خرید نمی کرد و با همان وسایل سابق سر می کرد.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *