ابرهای ساده‌دل

رو به آسمان دراز می‌کشم.
دو تکه ابر می‌بینم.
اول شبیه دو ابرو به نظر می‌رسیدند.
اما بعد شبیه دو آدم شدند.
یکی از آن‌ها می‌خواست به دیگری نزدیک شود.
اما دیگری ترسید و از او دور شد.
می‌خواست فاصله را حفظ کند.

به این فکر کردم که نزدیک شدن به دیگری شهامت می‌خواهد.
آدم‌ها موجودات پیچیده‌ای هستند که تکلیف‌شان با خودشان مشخص نیست.

ممکن است به یک بمب در حال انفجار تبدیل شوند.
ممکن است بی‌هیچ دلیلی دیگر دوست داشتنی نباشند.
ممکن است مثل تغییرات جوی هر لحظه عوض شوند.

با این حال نمی‌شود از آن‌ها فرار کرد.
می‌گذاری نزدیکت شوند.
عوض شوند و عوضت کنند.

نتیجه این کنش و واکنش ممکن است رعد و برق باشد.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *