بیا پرنده شویم
بال بزنیم
در قفسی که
درش باز است
بیا گل شویم
روی شاخهای
که از زمین
فاصله گرفته است
بیا ابر شویم
چشم بدوزیم
به خشکسالی
و نباریم
بیا سنگ شویم
پرت شویم
در آغوش پنجرهای
که دو جداره است
بیا ماهی شویم
تنگمان
لیوان آبی باشد
نیمه خورده شده
بیا دیوار شویم
میان آدمها
تا آسمان بالا برویم
و فرو نریزیم
تا آدمها برای هم
عزیزتر شوند
بیا در شویم
قفل شده
تن بکوبن
برای شکستن
بیا قالی شویم
پا خورده
خاکی شده
بیا قلم شویم
بنویسیم
به حکم
به قانون جهل
بیا کوه شویم
سنگ رو سنگ
پر از حفرههای خالی
بیا جاده شویم
از ازل تا ابد
ادامهدار
آخرین دیدگاهها