در خواب فیلم سینمایی میدید و قهرمان داستان میشد.
خوابش عمیق نمیشد باید چاهی میکند.
یک خواب را نمیشد جدی گرفت.
خواب سفری با کیفیت بود.
خواب روز و شب میشناسد.
خواب یعنی باتری شما در حال اتمام است.
دید خبری نیست دوباره خوابید.
خمیازه میکشید و کشیک میداد.
نگهبان شب خواب را فراری داد.
خواب پرباری داشت و بالشت کمباری.
یک خواب راحت به دلش ماند.
در خواب پیر شد.
خواب و بیداری معنایی نداشت.
گرد خواب پاشید.
خوابش را به روز کردـ
با خواب زمان خرید.
گفت مگر خوابش را ببینی و دید.
خوابش تازه ساز بود.
خوابش یک هواپیمای تک سرنشین بود.
خوابش را سبک سنگین کرد.
آخرین دیدگاهها