با اینکه امروزه اینترنت امکانی فراهم آورده است که جواب هر سوالی را بدون کوچکترین مشکلی پیدا کنیم، باز هم سوالاتی هستند که شخصی هستند و تنها جواب ممکن از زبان مخاطب ما داده میشود.
در این مقاله میخواهم به نکتههایی اشاره کنم، در مورد موقعیتهایی که باعث میشود بگوییم نمیدانم یا نگوییم نمیدانم.
«نمیدانم» جوابی سر راست است
- وقتی سوالی از یک نفر پرسیده میشود باید به حال جسمی و روحی و موقعیت فرد جوابدهنده دقت کرد. بعضی مواقع افراد با وجود دانستن میگویند نمیدانم تا مجبور به توضیح اضافه نشوند و از به وجود آمدن سوال های بعدی جلوگیری کنند. این ممکن است به این علت باشد که حوصله ندارند، البته این نکته کلیدی هم وجود دارد که بعضی از آدمها اکثر اوقات حوصله ندارند.
- مردم گاهی در مورد روابط آدم ها کنجکاوی میکنند یا میخواهند بدانند چه حرفی پشت سرشان زده شده است. از این قضیه بوی دردسر میآید پس بهترین جواب ممکن نمیدانم است.
- سوالاتی هم هستند که جواب دادن به آنها برایشان شرمآور است و خجالت میکشند برای همین می گویند نمیدانم.
«نمیدانم» گفتن سخت است
- فرض کنید در جمعی حضور دارید و در آن جمع شناخته شده هستید. از اینکه بگویید نمیدانم خجالت میکشید. برای همین مسئله دیگری پیش میکشید یا یک جواب بیربط میدهید.
- فرض کنید کودکی دارید که تا جواب را از شما نشنود رهایتان نمیکند، برای همین نمیگویید نمیدانم. یک جوابی به او میدهید تا او را از سر خودتان باز کنید.
- فرض کنید طرف مقابل شما مهارت فن بیانش ضعیف است. وقتی سوالی از او میپرسید، با جواب دادنش بیشتر گیجتان میکند و رویتان نمیشود دوباره بپرسید و بگویید نفهمیدم چه گفتی.
وقتی واقعن «نمی دانم»
با همه اینها چه بگوییم نمیدانم، چه نگوییم نمیدانم. چقدر ما به دنبال جواب سوالهایی میرویم که نمیدانستیم؟
بسیاری از این سوالات چون در زندگی ما نقشی ندارند. هیچوقت به دنبال جواب نمیرویم. حتا اگر سوالی برایمان مهم باشد. تسلیم شدن خیلی آسانتر است. اینکه بگوییم نمیدانم، نقطه پایانی یک مسئله گذاشته میشود. دیگر نیازی نیست به دنبال جوابی درست و حسابی بگردیم.
اما خوب است بدانیم، هر سوال دریست که افق دید ما را وسیعتر میکند.
آخرین دیدگاهها