امروز به بازار رفتم.
درگیر شنیدن چانهزدن مردم شدم.
درگیر جنس پارچهها و نقشها.
درگیر لباسهایی که انتخاب نمیشدند و روی رگال ماندند.
درگیر احساس نزدیکی به یک عروسک دستفروش. یک پنگوئن.
و خریدنش لذتبخشترین کار امروزم بود.
امروز به بازار رفتم.
درگیر شنیدن چانهزدن مردم شدم.
درگیر جنس پارچهها و نقشها.
درگیر لباسهایی که انتخاب نمیشدند و روی رگال ماندند.
درگیر احساس نزدیکی به یک عروسک دستفروش. یک پنگوئن.
و خریدنش لذتبخشترین کار امروزم بود.
آخرین دیدگاهها