سردرد امانم را بریده.
سرم که درد میگیرد. نمیتوانم زیاد فکر کنم.
این خوب است. تنها کاری که میتوانم بکنم این است که چشمهایم را ببندم و بخوابم. امیدوارم باشم درد تمام شود.
در زندگی بعضی وقتها مجبوریم همین کار را کنیم.
صبر کنیم. تا تمام شود. شاید اگر تمام شود. اتفاق تازهای رقم بخورد.
حداقل از دست و پا زدن الکی بهتر است.
چیزی که میدانیم ادامهاش فایدهای ندارد.
در واقع همانطور که شروع کردن جسارت میخواهد.
تمام کردن هم میخواهد. شاید حتا جسارت بیشتری میخواهد.
چون عادت کردی. تبدیل به محیط امنت شدهاست.
احساس میکنی احساس آرامشت بهم میخورد.
اما در حال حاضر هم آرامش نداری.
آخرین دیدگاهها