در زندگی تصمیمهای زیادی گرفتهایم.
هر کدام از این تصمیمها شکل ساختن یک دیوار است.
بعضی از این دیوارها جای پا دارند. میتوانیم از آنها بالا برویم و دید بیشتری داشته باشیم.
بعضی از این دیوارها شکل بنبستاند، راه برگشتی ندارند. تنها راه عبور، خراب کردن دیواری ست که ساختهایم.
اگر این کار را نکنیم.
باید پشت همان دیوار، بدون هیچ دیدی بمانیم.
زندگی کنیم.
پوست بیندازیم.
فراموش کنیم.
به خودمان تلقین کنیم که این دیوار، همان خط پایانی ست که به آن رسیدهایم.
در صورتی که زندگی یک مسیر بدون خط پایان است.
پ. ن: به دور و برت نگاه کن.
تابلوی راهنمایی پیدا کن.
به من بگو، پشت کدام دیوار متوقف شدهای؟
آخرین دیدگاهها