تو نزدیکی نزدیک
همواره
همیشه
درون ذهنم
بارها به پنجره خانهات سنگ زدهام
زمانی گذشته
پیر شدهام
اما برای دوست داشتنت
هر روز جوان میشوم جوان
جای پاهایم را
با پاهایت پر کن
این مسیر
تنها
به یک ردپا نیاز دارد
برف آهسته مینشیند
مینشیند
چون تو
که نفهمیدم
و حالا تمام زمین قلبم
سفید شده است
بهانهای جور کن
بیشتر بمان
همه چیز را به بعدن موکول کن
جز دیدن من
این را روزی از تو خواهم خواست
روزی که هنوز دیر نشده است
آخرین دیدگاهها